آوادخت، یک مشاهده گرِ روشن بین

نیک باش چون تابش آفتاب و بخشش باران

آوادخت، یک مشاهده گرِ روشن بین

نیک باش چون تابش آفتاب و بخشش باران

بازگشت به سرشت

میدانید؟ آوا هرگز آدم مذهبی نبوده.آدمی هم نبوده که از آن طرف بام بیفتد.,ولی مسئله آنست که امسال به طرز غریبی دلش گرفته که ماه رمضان دارد به انتهای خودش میرسد.هیچوقت اینگونه نبوده.شاید به عکس سالهای قبل که منتظر بود  هرچه زودتر سر آید این مهمانی.او اصلا روزه نبوده این ماه را.این شاید به خاطر جمله ای بود که امسال آن را در اواسط ماه رمضان شنید و جدیَش گرفت:
 "در ماه رمضان درهای برکت آسمان گشوده میشوند و تا پایان این ماه باز خواهند ماند"
خب او نمیداند این حرف برای هر کدام از شما دوستانش چه معنی میدهد ولی خب امسال بر خلاف هر سال این جمله در او موثر واقع شد.طوریکه سعی کرد ازین درهای باز برکت استفاده کند.با تمرکز و آرامش در ساعاتی خاص از روز کرامتها را بخواهد.راه حل گره ها و مشکلات زندگی را واقعا بخواهد.بخشهای تاریک وجودش را بزداید یا حداقل رویشان کار کند.از تک تک حرکات بدنش که او را در زندگی به جلو میبرند و از تمام امکاناتش تشکر کند.حتی از قوه شنوایی اش برای اینکه قادر بود صدای باران این چند روز اخیر را بشنود یا از قوه بینایی اش برای اینکه قادر بود به راحتی این جملات را در صفحه نمایشگر ثبت کند و وبلاگ دوستانش را بخواند......
و حالا که دیگر اندکی مانده تا انتهای این ماه او حس میکند که دیر شده.حس میکند درها دارند بسته میشوند و او آن اصل کاری (که خودش هم نمیداند چیست) را نخواسته یا هنوز بخش عمده ای از کارهایی را که باید انجام نداده.وقت تمام شده انگار

عید فطر...عید از ریشه بازگشتن و فطر هم خانواده سرشت...برای همین بازگشت به سرشت کودکی و انسانی و پاکی است که این روز را جشن میگیرند.کسی توانسته  در این ماه تمرین  این کار را بکند؟ یا فقط تمرین صبر برای نخوردن و ننوشیدن بود؟
امسال قراری برای خود گذاشتید که در این ماه تمرینش کنید؟خواستید قولهایتان را برای سال بعد( یا حتی سایر ماه های این سال) بنویسید تا سال دیگر این موقع به یاد بیاوریمش.

نظرات 19 + ارسال نظر
احسان سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ب.ظ http://ehsanhp.blogsky.com/

به خرافات اعتقادی ندارم اوا............

من هم پسریم...
اینکه این جمله روی من اثر گذاشته به خاطر مسائل غیر مذهبیه که خوندم و تطابقی که بین این دو تا پیدا کردم...نه میتوننم ردش کنم نه کاملا تاییدش

ali سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ http://anathemadiary.blogfa.com/

توصیه ای به دوست عزیزتون جناب احسان:
باور نداشتن به خرافات به خودی خود قابل تحسین هست اما یادمون نره که شناخت انسان از واقعیت محیط زندگی خودش بسیار بسیار ناچیزه و بشر با نقطه ای که بتونه در مورد هر چیزی اظهار نظر قطعی بکنه بسیار بسیار فاصله داره. لذا باید در برخورد با خرافات هم کمی دست به عصا بود، چرا که ممکنه اون خرافه ی بخصوص تنها به خاطر عدم درک و آگاهی ما خرافه به نظر بیاد.

اما در مورد مذهب و نگاه مذهبی به زندگی (یا به عبارت بهتر نگاه اخلاق مدارانه) باید گفت که تمامی مذاهب، سلسله ای از تلاشهای بشری برای زندگی بهتر بودند. اگر بشر امروز قادر هست که در چارچوبه ی قوانین مدنی زندگی کنه، بدون شک ریشه ی اون رو باید در اولین تلاشهای بشری برای قانونمند کردن زندگی یعنی ادیان جستجو کرد. بنده اعتقادی به ریشه ی خدایی ادیان ندارم اما دستاوردهای بشری در طول سالیان دراز رو هم نمیتونم نفی کنم. بسیاری از این قوانین تنها با سعی و خطا به دست اومده و اثبات نشده هست اما همچنان قابل اعتنا هستند. اگر این مجموعه ی تلاشهای بشری در قالب ادیان میتونه برای زندگی بهتر (زندگی شخصی بهتر) مفید باشه، باید ازش استفاده کرد. اگر انسان برای فرار از تنهایی نیاز به خلق خدایی داره، خوب بذارید این خدا خلق بشه. مگر نیاز پدر همه ی اختراعات نبود؟ اگر بشر برای فرار از ناامیدی و یاس و سرخوردگی های مداوم، جبرا به سمت خداگرایی میره، خوب بره. چرا داریم همش نفی میکنیم و به کارکردها توجهی نداریم؟ بسیاری از اخلاقیاتی که امروزه انبوه بشر رو در کنار هم نگه داشته ریشه در همین ادیان داره و در بشر نهادینه شده، چرا میخوایم ریشه ی همه ی اینها رو با چشمان بسته بزنیم و بهشون انگ خرافه بزنیم؟ اگر یک مشت انسان تنها و رنجور و ناتوان، برای چند ساعتی با خوندن دعایی به حس بهتری میرسن، چرا باید اونها رو از این تلاش ناامید کنیم؟ چرا همین حداقلها رو میخوایم ازشون بگیریم؟ اگر بنا به روایتی از دینی، یک ماه از سال رو به خودمون فرصتی بدیم برای اندیشیدن بیشتر، چرا باید این فرصت اقل رو از دست بدیم؟ فراموش نکنیم که همه ی ما اونقدر درگیر روزمره گیها هستیم که نیاز مبرم به یادآوری بسیاری از مفاهیم اولیه ی زندگی داریم. خوشحالم که شما به خودتون این فرصت رو دادین که بیشتر فکر کنین، بیشتر خودتون رو بشناسین، برای اکنون و آینده تون برنامه بریزین، خودتون رو نقد کنین و در نهایت، از خودتون انسان بهتری بسازین که رضایت درونی از خودتون رو به همراه بیاره. موفق باشین



موافقم..بیشتر منظورم از مذهبی بودن یا نبودن انجام اعمالی مثل روزه و نماز و عبادت آشکارا و اینجور چیزها بود وگرنه نسبت به اطرافیان پایبندیم به اخلاقیات اونقدر زیاده که گاهی اطرافیان فکر میکنن مذهبیم که خودم میدونم باتعریف اونا مذهبی نیستم
دقیقا من هم فکر کردم این ماه فرصت خوبیه برای اون تلنگر که از روزمرگی بیایم بیرون.خوردن و نخورن شاید فقط یه بخش کوچولوش باشه..عمیق تر شدن در خودمون مهم ترینه که هدفم ازین پست اشاره به همین نکته بود.
ممنونم از متن خوبتون

امید سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ب.ظ

عیدتان مبارک
چرا کسی به ما عیدی نمیده؟

هوم؟ عیدی میدن مگه؟

امید سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ب.ظ

بازگشت همه به سوی اوست
با دست پر بهتر

بلی بلی

سویل چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:07 ق.ظ http://roozegaresevil.mihanblog.com

آوا جووون منم مثل خودتم من نمیدونم چرا ولی نسبت به چند سال پیش بیشتر روزه گرفتم یعنی اصلاْ اولش نمیخواستم بگیرم و اینو اصلاْ نمیدونم چرا ارامشم بیشتر شد طوریکه همه بهم میگن البته روزایی که روزه بودم فقط با خودم خلوت کردم تا به آرامش برسم ......

من از ریا کردن خیلی بدم میاد برای همین سعی کردم گوش و چشمم رو به روی بعضی بلاگا و برنامه های صدا سیما ببندم چون آرامشم رو با حرفایی که یه ذره هم اعتقاد ندارم و بنظرم شعاره ازم میگیرن ....همه برنامه ها شعار ...حرفای بعضیا شعارو.... ...باز و بسته بودن در هم به نظرم یه جور شعاره چون از خدا واقعاْ هر وقت چیزی بخوای در رو باز میکنه نگاه نمیکنه بندش چه روز و ساعتی ازش چیزی خواسته این که بگیم خدا لطف خودش رو تایم خاصی به بندش میده بنظرم یه جور کفر بحساب میاد ......

خلوت با خود کاریست بس نیکو..یه کار روزانه باید باشه..روزی ده دقیقه فقط برای خودت
نه منظورم این نبود که دیگه درها بسته میشه و دیگه خبری نیست تا سال بعد..نه هروقت بخوایم هست..این ماه یه کم اینطوریه که چه بخوای چه نخوای در بازه
من نمیتونم بگم شعاره..یه چیزایی خوندم و یا حتی دیدم که نمی تونم ساده از کنارش بگذرم.به هر حال هرکسی باید با خوندن و تفکر خودش به نتیجه برسه

محمد چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ق.ظ http://h-no-h.blogsky.com/

درهای رحمت خداوند همیشه بازه، اونی که آدرس می ده، غلط می ده

بله هر وقت ادم بخواد بازه..قضیه اینه که گویا در این ماه بخوای نخوای بازه

تاراس چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ب.ظ http://fatemehalinezhad.mihanblog.com/

آوا جان عیدت مبارک....
آوا منم این ماه رو خیلی دوس دارم. ولی حسم اینبار بر خلاف حس تو بود. آخه توی این ماه اصلن نتونستم درسی بخونم حتی یک کلمه. احساس می کنم به خاطر روزه داری کل وقت مفیدم بر باد رفت.

عید شما هم فرخنده
خودشو ناراحت نکن..بدنت حتما نیاز داشته که استراحت طلب میکرده...بعدا دوبرابر جبران میشه همه اینا..اساسا در نزدگی زیاد حرص نخوریم بهتره

Engineer ND چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:32 ب.ظ

بهت تبریک میگم که همچین بازدید کننده ای(ali) داری.
سعی کن جوری حرف بزنی که قابل اثبات باشه برایه انسانهای دارای فهم.
حتی شما دوست عزیز(احسان)
حدیثی از خودم در رساله قمر در عقرب

بله توی لینکهایم نیز هستند
بالاخره کی ؟ من یا احسان جوری حرف بزن...؟
والا من مشاهده گر فقط اشاره میکنم.اون که بخواد میره دنبالش و خودش باید بخونه ، فکر کنه و به نتیجه برسه که نتیجه ای که خودش بگیره خیلی بهتر از حرف منه
این جمله رو من شاید قبلا بارها شنیده بودم ولی هیچ اثری روم نداشت.ولی وقتی یه چیزایی خوندم و فکر کردم این جمله هه یه طوری شد برام

Engineer ND چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ب.ظ

شما کارت درسته
جمله منو خوندیو.... یه طوری شد برات؟!
الهییییییییییییییییییییییییی

منظورم اون جمله ای بود که توی پست پررنگ نوشته بودم

تاراس چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://fatemehalinezhad.mihanblog.com/

درسته. حرص خوردن ممنوع!

آری آری...فقط مهم اینه که دلیل هارو پیدا کنیم..وگرنه باز حرص

ناهید کوچولوو پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:13 ب.ظ

متوجه ام .

متوجه چی؟

بهار پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:46 ب.ظ http://bahar90.blogsky.com

خدا که فقط برکاتشو تو یه ماه که خیلی از ادمای چه خوبو چه بد بهش اعتقاد ندارن نمیده.

صحیح است..

یک ماما با چکمه های سفید پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ب.ظ http://newmidwife.blogsky.com/

خواهر آوا درود
میدونی واسه اینه که ریشه کلمه فطراز فطرت اومده شاید دلت نخواسته زیاد باش مئنوس بشی اما ته ته دلت دوستش داری و بهش ایمان داری....ریا کاری ها ی بعضیها باعث شده این افکار بهت دست بدن
من اعتقاددارم هیچ اجباری در دین نیست ....فقط باید انسانیت داشت وگرنه هرکس مسلک خودشو داره
بوووس عید برای آوای مهربونم

سلام ماما جون
اوهوم..شایدم همینی که تو میگی باشه.به هر حال به این نتیجه رسیدم اینقدر درونیات ادم جالبه و زیباست که حتما یه ماه که هیچی، یه عمر هم شاید کم باشه برای کشفش.
بوس عید چه ترکیب جالبی

سحر شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:37 ق.ظ http://aseman132.blogfa.com

دورغ چرا ؟؟ من کلاً ماه رمضان رو دوست دارم ! در هر شرایطی هم دوست دارم روزه هامو بگیرم ! اصلاً احساس میکنم هر دعایی میکنم برآورده میشه ! ولی از اون طرف خیلی ناراحتم که خیلی به نماز و حجاب اهمیتی نمی دم ! یعنی نمازم میلی یه ! یه بار دلم میخواد میخونم خیلی روزها هم حوصله ندارم !!!

علی الحساب حالا که احساس میکنی هر دعایی میکنی برآورده میشه واسه من دعا کن راهمو در انتخاب رشته پیدا کنم
خواهر جان کلا ما ایرانی ها دچار عادات متناقضیم..خود من مثلا روزه نمیگیرم ولی حجاب یا سایر موارد رو رعایت میکنم..حالا چرا؟ نمیدونم

ماهان شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://shoroedastan.persianblog.ir

سلام واقعا خوشحالم که با وبلاگ قشنگ شما آشنا شدم این که میگم قشنگ نه به خاطر این که تعارف و یا تمجید الکی که این روزها خیلی هامون به خیلی ها تحویل میدیم فقط برای این که طرف مقابل خوشحال بشه باشه از اون جای که فکر میکنم شما با مخاطب تون صادق هستین و این که میبینم در مطالب تون گاهی جدی هستین و گاهی شوخی میکنین و خیلی چیزهای دیگه که در مطالب شما هست آدم تشویق میشه که اون مطلب رو تا انتها بخونه . روزگار به کام

سلام
آقا شما ازین نظرات بیشتر بذارید من بیشتر ذوق کنم
با سپاس از شما..سعی میکنم وقایع روزانه رو داستان وار بنویسم که مخاطب خوشش بیاد..با تشویقهای شما سعی میکنم که بهتر بنویسم

مهتاب زاهدی شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ب.ظ http://mohandesakele.mihanblog.com

فطر عید همه ست. حتی مایی که روزه نگرفتیم. عیدت مبارک آوا جونی. (با کلی تأخیر.)

قربون تو خواهر جون...بر شما هم فرخنده باشد..

ماهان یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ http://shoroedastan.persianblog.ir

سلام به خواهر آوا خواستم بگم ، بگم، بگم که، نمیدونم چه جوری بگم؟ میخوام بگم که بابا آپم بدو بیا

سلام سلام
آمدم

Dr.4leaf یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:28 ب.ظ http://4leafclover.persianblog.ir

گرچه فقط نخوردن شرط روزه داری نیست اما همین مقاومت در برابر نخوردن هم کلی کمک کننده هست در راه نزدیک شدن به خود حقیقی

بلی بلی.به شرط اینکه ادم حواسش پی خوراک نباشه فقط

سید علیرضا رئیسی پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ب.ظ http://kashkoolraeesi.mihanblog.com

با سلام و عرض ادب و احترام

برخی از مطالب وبلاگ شما را خواندم خوب و در خور خواندن است

توانستی به من هم سر بزن و نظر بده

سید علیرضا رئیسی گرگانی

سلام
ممنون
چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد